در مقاله قبل گامهای پیادهسازی فرآیند تحقیق و توسعه را بیان کردیم که عبارت بودند از: داشتن استراتژی مناسب، اختصاص تیم برای مدیریت و اجرای آن و در نهایت ارزیابی نهایی. در این مقاله قصد داریم به بیان ویژگی های یک استراتژی مناسب تحقیق و توسعه بپردازیم. یک استراتژی میتواند با مشخص کردن مسیر پیشِ روی تحقیق و توسعه بهترین نتایج را برای کسبوکارها به دست دهد.
یکی از معمولترین چالشهای پیشِ روی کسبوکارها برای پیادهسازی فعالیتهای تحقیق و توسعه، نداشتن یک استراتژی مشخص و پیگیری پیوسته آن بر اساس اصول درست است که خیلی از این فعالیتها را با مشکل و پیچیدگی مواجه میکند.
گری پیسانو در مجله HBR بیان میکند که استراتژی تحقیق و توسعه مثل هر استراتژی موفق دیگری برای پیشرفت و دستیابی به اهداف مورد نظر به سه عامل ضروری نیاز دارد: پیوستگی، وابستگی و هماهنگی.
این سه عامل این گونه در ارتباط با هم یک استراتژی مناسب را ایجاد میکنند که:
ابتدا، کلیه تصمیمها، حرکتها و رفتارها باید در طول زمان به یک ساختار مشترک و سازگار با هم برسند و از پراکندگی به دور باشند. این زمانی اتفاق میافتد که اهداف موردنظر و منابع در دسترس به خوبی مشخص شده باشند.
در مرحله بعد، تمامی عوامل سازنده آن استراتژی باید در ارتباط و همبستگی با هم تعریف شده باشند. به عنوان مثال پس از مشخص کردن منابع مالی و زمانی یک شرکت، وقتی که به محدودیت منابع پی بردیم، باید فعالیتهایی را تعریف کنیم که با این محدودیتها در تضاد نباشند و پس از آن باید کل استراتژی در هماهنگی با واقعیات و قوانین درونسازمانی و برونسازمانی باشند. در بخشهای بعد به این ویژگیها می پردازیم.
معماری استراتژی تحقیق و توسعه به این معناست که باید به روشنی مشخص کرد که از کجا قرار است فرآیند تحقیق و توسعه را شروع کنیم؟ چه مسیر یا مسیرهایی را پیشِ رو داریم؟ احتمال خطر در کدام یک از آنها کمتر است؟ کدام یک از آنها ما را به موفقیت بیشتر میرساند؟ از چه منابعی باید استفاده کرد؟ و با چه محدودیتهایی مواجهیم؟
برای تدوین یک استراتژی موفق تحقیق و توسعه باید موضوعات زیر به روشنی مشخص شود:
با توجه به فرآیند تحقیق و توسعه پیشرو، وظایف سازمان و شرکت چیست؟ چه افرادی و با چه ویژگیهایی باید استخدام شوند؟ افراد استخدام شده چه مسئولیت جدیدی را باید بپذیرند؟ آیا افرادی که استخدام میشوند به زمینه تخصصی خاصی نیازمندند؟ حقوق و مزایای آنها چگونه است؟ برای پرداخت حقوق باید چه منابعی در نظر گرفته شود؟ و از این قبیل سوالات که پیش از اجرای فرآیند باید به روشنی به هر یک پاسخ داده شود.
ممکن است استراتژی کلی فرآیند تحقیق و توسعه شامل زیربرنامههایی باشد که هر یک به موازات یا در ادامه هم انجام شوند. تشخیص این برنامهها و درک ارتباط میان آنها با هدف کلی موردانتظار ما ویژگی مهمی است که در هر استراتژی تحقیق و توسعه باید به آن پرداخته شود.
به عنوان مثال اگر فرآیند تحقیق و توسعه به منظور نوآوری و استفاده از یک فناوری جدید در خط تولید است، یکی از زیربرنامههای آن میتواند این باشد که برخی از دستگاههای کنونی باید برداشته و با دستگاههای جدید جایگزین شوند. این روند جایگزینی نیاز به برآورد هزینهها، آسیبهای احتمالی و پیامدهای بعدی دارد که باید قبل از شروع فرآیند اصلی انجام و نتایج آن کاملا مشخص شود.
این ویژگی در حقیقت به این برمیگردد که مدیریت فعالیتها و تصمیمهای گرفته شده قرار است چگونه باشد؟ آیا روش مدیریتی خاصی نیاز است؟ چطور باید آن را زمانبندی کرد؟ آیا ساختار آن منعطف خواهد بود و صرفا فعالیتها مدیریت میشوند؟ یا به یک مدیریت قاعدهمند نیاز است که جدا از گزارش فعالیتها، عملکرد افراد نیز تحت آن نظارت بشود؟
بعضی از برنامهها میتوانند در عرض چند ماه فرآیند تحقیق و توسعه را به نتیجه برسانند، در صورتی که نتیجهبخشی برخی دیگر ممکن است تا چندین سال هم طول بکشند. به همین دلیل فرآیند تحقیق و توسعه فرآیندی است که بسته به بزرگی و کوچکی یک بیزنس و کسبوکار زمانبندی متفاوتی خواهد داشت و تعیین زمانبندی پس از بررسی و تحقیق اولیه مشخص خواهد شد.
از طرف دیگر انجام فرآیند تحقیق و توسعه در یک سازمان و کسبوکار زمانی مقرون به صرفه است که نرخ رشد یا تغییر بازار آهسته باشد، با توجه به زمانبر بودن مراحل فرآیند رسیدن به نتایج مطلوب، اگر نرخ رشد به سرعت تغییر کند، انجام آن از لحاظ مالی و زمانی توجیهپذیر نیست.
مسئلهای که به هنگام اجرای استراتژی تحقیق و توسعه پیش میآید و باید خیلی به آن توجه کرد تولید یا خرید یک دانش است که باید توجیه اقتصادی داشته باشند.
همانطور که گفته شد بعضی از مجموعهها خودشان تیم تحقیق و توسعه دارند و بعضی دیگر این فرآیند و همینطور فرآیندهای آیندهپژوهی و دیجیتال مارکتینگ را برون سپاری میکنند و از طریق کارشناسان مربوطه این روند را پیش میبرند (قابل ذکر است که ما در عظیممدیا این خدمات را به شما ارائه میکنیم.)، در حالیکه بعضی از کسبوکارها هم ترجیح میدهند که فناوری و خدمات مورد نیازشان را بخرند.
انتخاب هر یک از این دو روش به عوامل زیادی بستگی دارد. به عنوان مثال اگر دلیل اجرای فرآیند تحقیق و توسعه، تولید و استفاده از دانش خاصی است که در حال حاضر در مجموعه وجود دارد، باید تمامی جوانب آن را سنجید و بررسی کرد که آیا اجرای این فرآیند برای سازمان به صرفه خواهد بود یا اینکه میتوان با خرید آن دانش در صرف منابع مالی و زمانی مجموعه صرفه جویی کرد.
خرید یک فناوری یا دانش خاص از رقبا، همواره ریسک کمتری دارد؛ اما به دلیل هزینههای خرید پروانه و شرایط محدودکنندهای که این روش به دنبال خواهد داشت، هزینه بیشتری هم میبرد و این مسئله در تدوین استراتژی اهمیت زیادی دارد.
منابع: Businesshub: IMPLEMENT A R&D STRATEGY
آنچه در اجرای استراتژی تحقیق و توسعه نقش بسیار مهمی دارد توجه به این نکته است که فرآیند تحقیق و توسعه اساسا فرآیند پرمخاطره و پرریسکی است که همین مسئله موجب میشود نتوانیم با قطعیت کامل در مورد نتایج و همینطور هزینهها و زمان کار از همان ابتدا بحث کنیم؛ اما چیزی که مهم است تدوین یک استراتژی مناسب است، به گونهای که با توجه به ویژگیهای ذکر شده نقشه راه از همان ابتدا به روشنی مشخص شود. مسئلهای که با استفاده از نگاه آیندهپژوهانه و تکیه بر اصول آن میتواند حل شود. در این صورت است که میتوان میزان ریسک و نتایج نامطلوب ناشی از عدمقطعیت موجود را کم کرد و منجر به پیشرفت کسب و کار شد.