وقتی حرف از آینده پژوهی به میان میآید، اولین و پرتکرارترین سوال این است که: آینده پژوهی چیست؟ و شاید کوتاهترین و مفیدترین پاسخ برای این سوال این است که آینده پژوهی یک پیشگویی واقعی بر پایهی علم است. آینده پژوهان با جستوجو در تاریخ و زندگی گذشته و امروز انسان، در پی یافتن اسرار آینده هستند. اما آنها چطور به اسرار آینده پی میبرند و از همه مهمتر، پیشگویی آینده به چه درد انسان میخورد؟ برای یافتن پاسخ سوالهای مطرح شده تا پایان این مقاله با ما همراه باشید.
از عصر باستان تاکنون، انسانها همیشه سعی در پیشبینی آینده داشتهاند. امروزه اعتماد به پیشبینیها و پیشگوییها بخشی از زندگی روزمره شده است. از پیشبینی آبوهوا تا زمانی که جیپیاس ماشین به ما میگوید کی به مقصد خواهیم رسید، زندگی ما بر اساس داستانهای آیندهگرایانه بناشده است. البته، اگرچه ممکن است گاهی اوقات پیشبینیهای هواشناسی یا علمی کمی اشتباه از آب دربیاید، اما اعتماد به آیندهنگری آنها بسیار منطقیتر از اعتماد به پیشگوییهای سنتی و فالگیران است. این تغییر به سمت حدس و گمانهای مبتنی بر شواهد بیشتر در قرن بیستم به وجود آمد: زمانی که آینده پژوهان بر اساس درک علمی از جهان و نه مبانی سنتی پیشگویی (دین، جادو یا رویا) شروع به پیشبینی آینده کردند.
شاید باورنکردنی باشد اما اصلاح ژنتیکی، ایستگاههای فضایی، رحم مصنوعی، تلفنهای ویدئویی، اینترنت بیسیم و ...، همه توسط آینده پژوهان از دهه 1920 و 1930 پیشبینی شده است. البته چنین تصوراتی در آن زمان بیشتر شبیه به داستان علمی تخیلی به نظر میرسید. کتابهای آینده پژوهی که از دهه 1920 ظاهر شدند درواقع نشانگر آغاز تصور مدرن ما از آینده پژوهی است. آینده پژوهی که در آن پیشگویی جای خود را به پیشبینی علمی میدهد. هرچند شاید بسیاری از پیشبینیها در آن زمان بهدقت امروز نباشد. برای مثال آرچی بالد در سال 1924 دریکی از کتابهایش به نام امکانات بیسیم اینگونه مینویسد: در عرض چند سال آینده ما میتوانیم در هواپیما و خیابان به کمک یک مجموعه بیسیم جیبی با دوستان خود گپ بزنیم.
علم آینده پژوهی شاخهای از علوم اجتماعی است. دانشی که موازی با تاریخ پیشرفت میکند. آینده پژوهی با گذر زمان و پیوستن وقایع به تاریخ، روز به روز رشد و در حقیقت به موازت زمان حرکت میکند. دانشمندان فعال در این رشته، میخواهند بدانند که انسان در آینده با چه چیزی روبرو خواهدشد. چه چیز در طول تاریخ همیشه ثابت میماند و چه چیزهایی دستخوش تغییر و تحول میشود.
آنها برای تعیین احتمال وقوع اتفاقات و رویدادهای مختلف، روندهای تاریخی و تغییراتی که در گذشته و حال رخ داده است را مطالعه میکنند. در حقیقت آینده پژوهی، نوعی پیشبینی آینده است. دانشی که میتوان از آن برای برنامهریزیهای بزرگ اقتصادی، اجتماعی و سیاسی استفاده کرد. آینده پژوهی اگر در راه درست به کار برود، میتواند باعث پیشرفت کسبوکارها و روند رشد بشر شود. این مسئله در حقیقت با استفاده از تجربهی گذشته و حرکت در راه صحیح به سوی آینده اتفاق میافتد.
یکی از مراحل مهم در علم آینده پژوهی آنالیز و بدست آوردن احتمال است. دانشمندان این حوزه استراتژیها و نظریههای موجود در ارتباط با آینده، گذشته و حال انسان را تحلیل میکنند. نتایج تحلیل آنها، یک احتمال نسبتآ منطقی از آینده جهان هستی است. ممکن است فکر کنید آینده پژوهی دانشی اسرارآمیز است. شاید بد نباشد درباره روند تصمیمگیری و تحلیل علمی این دانش بیشتر بدانید: آینده پژوهان به طور مداوم در حال بررسی روند و الگوهایی هستند که در طول تاریخ همواره ثابت بودهاست. دلایل ثبات و عدم تغییر این روندها در پیشبینی آینده بسیار موثر است.
از سوی دیگر آنها روندهای متغیر و الگوهای غیرثابت را نیز بررسی میکنند. به عنوان مثال بررسی می کنند که چرا بسیاری از روندهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و حتی زیستمحیطی دستخوش تغییر شدهاند؟ چه منابعی هرگز تمام نمیشود و چه منابعی در حال تغییر یا تمامشدن است؟ تحلیل و بررسی موضوعات این چنینی یک نتیجهی مهم دارد: چه چیزی در انتظار ما و جهان است؟ بررسیهای آینده پژوهان بهطور معمول در چند رشته خاص متمرکز میشود. رشتههایی که علم آینده پژوهی آنها را به طور مخفف STEEP مینامد. STEEP در واقع مخفف اجتماعی، فناوری، اقتصادی، زیستمحیطی و سیاسی (Social, Technological, Economical, Environmental, and Political) است.
شاید همین موضوع باعث شده است که پای این علم به صنایع و رشتههای گوناگون مثل: «آینده پژوهی در صنعت غذا، آینده پژوهی در صنعت ورزش، آیندهی صنعت مبلمان، آینده پژوهی در علم اقتصاد و ...» باز شود. جالب است بدانید فرضیات آینده پژوهان معمولا بیشتر دیدگاههای فعلی درباره آینده را به چالش میکشد. به عنوان مثال، بسیاری از مردم بر این باورند که اکوسیستم سیاره ما در آینده نزدیک رو به فروپاشی خواهدبود و عدهای دیگر معتقدند که زمین هرگز دچار فروپاشی نمیشود. متخصصان آینده پژوهی معمولا سعی میکنند با رویکردی دوراندیشانه فرضیههای پشت هر دو دیدگاه را تحلیل کنند.
انسان در هر لحظه فقط به زمان حال دسترسی دارد و این خود اوست که باید آینده را بسازد. در واقع آینده باید به دست شما ایجاد شود. ممکن است در طول روز بارها به آنچه که ممکن است در آینده برایتان رخ دهد فکر کرده باشید. اما باید گفت آینده تنها با احتمالات شما به وقوع نمیپیوند، بلکه آینده در حقیقت توسط گذشته مشخص میشود. همهی ما دوست داریم آیندهای شیرین و رویایی در انتظارمان باشد. این میل به پیشبینی و پیشگویی آینده فقط به زندگی شخصی ما ختم نمیشود. مثلا بسیاری از کارآفرینان میخواهند بدانند که آینده کسب و کارشان چگونه خواهد بود؟ آیا توسعه کسب و کارشان ایده خوبی خواهد بود؟ یا باید استراتژیهای آن را تغییر دهند؟ اما پرسش اساسی اینجاست: ما چقدر در مسیر درست قرار داریم؟ و چطور میخواهیم این آینده را بسازیم؟ اولین گام برای ساختن آیندهی روشن، برنامهریزی است و یک برنامهی دقیق دربرگیرنده سه فاکتور مهم است:
اکنون نوبت آن رسیده است که شما را با مهمترین اصل برنامهریزی یعنی زمان آشنا کنیم. زمان مهمترین عنصر در برنامهریزی است. شما باید آینده را تقسیمبندی کنید و در بازههای زمانی مقرر برنامهریزی مشخصی داشتهباشید. بازههای زمانی در علم آینده پژوهی به این شکل تقسیم بندی میشوند:
بر اساس آنچه گفته شد، شما در طول این بازهها دائما باید تاریخ و تاثیر آن بر آینده را در نظر بگیرید. علاوه بر این باید دید واضحی از آینده داشته باشید. این همان نقطهای است که آینده پژوهی به کمک شما خواهد آمد.
آینده از جایی آغاز میشود که تاریخ به پایان میرسد! آینده پژوهی را میتوان منطقیترین پیشبینی در ارتباط با آینده دانست. علمی همه جانبه که تمامی ابعاد زندگی بشر را بررسی میکند. جهان چه تاریخ و وقایعی را پشتسر گذاشته و به چه سمتی میرود؟ چه عناصری همواره در پیرامون ما ثابت هستند و چه چیزهایی قرار است دست خوش تغییر شوند؟ آینده پژوهی با تحلیل دقیق و موازی با تاریخ به تمامی این پرسشها پاسخ خواهدداد. بدیهی است که بدستآوردن دیدی درست از آینده بهترین ابزار برای برنامهریزی است. درواقع فرقی نمیکند شما یک دانشآموز یا دانشجوی تازهکار باشید یا یک تاجر بزرگ و دیپلمات، آینده پژوهی به شما کمک خواهدکرد تا با دیدی منطقی، واقعی و دقیق برای فردا تصمیم بگیری
بنظر من آینده پژوهی وقتی معنی پیدا میکنه که بتونه گذشته رو به صورت مستقل بررسی کنه
سامان
3 سال پیش