آینده پژوهی در علم مدیریت با یک پرسش مهم مواجه است: اگر مدیران سنتی از بین بروند، شغل مدیریت دیگر وجود نخواهد داشت؟ بسیاری از تصمیمات استراتژیک، مدلهای تجاری و نتیجهگیریها، در دنیای دیجیتال تنها به یک کلیک وابسته است. این یعنی ما برای بسیاری از تصمیمات نیاز به مدیریت نداریم. اما نباید فراموش کنیم تحول دیجیتال تنها مربوط به پیشرفت افراد نیست، بلکه مربوط به تغییرات سازمانی است که در نوع زندگی بشر به وجود میآید. در بین اینها مدیریت کسب و کار به عنوان یکی از مهمترین قسمتها، دست خوش تغییرات زیادی خواهد شد. به نظر شما دورهی مدیریت رباتها آغاز شده یا انسان قدرت بیشتری خواهد گرفت؟ تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید.
تغییرات بیسابقه تکنولوژی، در آیندهای نه چندان دور فضای کسب و کار را به طور کلی عوض میکند. سرعت این تغییرات هرروز بیشتر از دیروز خواهد شد. اما بیاید نگاهی به دستآورد تغییرات تکنولوژی از دید آینده پژوهی در علم مدیریت بیاندازیم:
دنیای دیجیتال با کمک تکنولوژی با سرعتی باورنکردنی در حال رشد است. به همین دلیل مدیران کسب و کارها باید مهارتهای رهبری خود را به سرعت و به طرز چشمگیری متحول کنند تا بتوانند کسب و کار خود را با آیندهی پیچیده و شاید تا حدودی نامشخص هماهنگ کند. از دیدگاه آینده پژوهی در علم مدیریت تحول دیجیتال به زودی نحوه کار را برای مدیران امروزی تقریبا غیر قابل تشخیص میکند. در حقیقت شاید این موضوع کمی رویایی باشد اما تکنولوژی قدرت و سلطه طلبی را مهار خواهد کرد و به پویایی سازمانها و تغییر مثبت در نحوه انجام کار کمک قابل توجهی میکند. تغییرات ناشی از تکنولوژی در محیط کسب و کار باعث ایجاد تغییرات گسترده در ساختارها، سیستمها و سبکهای مدیریت سازمان میشود. شاید مهمترین چالش و تغییر در سازمانها را بتوان مدیریت کسب و کار دانست. بنابراین پیشرفت مهارتهای مدیریت باید در قلب این دیجیتالی شدن باشد. چرا که اقتصاد دیجیتال، شیوههای مدیریتی موجود که شاید زمانی موفق بودند را برای عصر مدرن ناکافی میداند.
آینده پژوهی در علم مدیریت براساس تحولات جهان مانند پیشرفت تکنولوژی و رقابت بیش از حد تجارت، دو مدل را برای آینده علم مدیریت پیش بینی میکند. برخی از آینده پژوهان به طور کلی الگوی جدید مدیریتی را پیشنهاد میدهند، برخی بر این باورند که ساختارهای کلی ثابت میماند و تنها اصلاحاتی جهت مطابقت با شرایط جدید انجام میشود. دو جریان آکادمیک و تا حدودی رقابتی در این مورد وجود دارد که در این قسمت به بیان برخی دیدگاههای رایجتر در آنها میپردازیم:
بر اساس برخی دیدگاهها شیوههای مدیریت فعلی مبتنی بر الگوی مدیریت منسوخ قرن بیستم است و جهان به یک تحول کلی در علم مدیریت نیاز دارد. طبق این دیدگاه، نوآوری عملیاتی، نوآوری در محصولات و حتی نوآوری در استراتژی نمیتوانند حداکثر مزیت رقابتی را به وجود بیاورند، اگر مدیریت به طور کلی تغییر نکند! این دیدگاه خواستار بازنگری کامل اصول و عملکردهای مدیریتی و ظهور الگوی مدیریتی کاملاً جدید است.
طبق تحقیقات این گروه از آینده پژوهان، تاریخ مدیریت تأیید کرده است که اکثر ابتکارات انقلابی در مدیریت مانند مدیریت مشارکتی و دموکراتیک نتوانستد کارآیی لازم را داشته و در برخی جنبهها مانند مشتری مداری ضعیف عمل کردهاند. در عوض، آنها استدلال میکنند که آینده مدیریت به احتمال زیاد مبتنی بر اصلاح اصول و روشهای مدیریت موجود برای همگام شدن با جهان دیجیتال است. این تغییرات میتواند اصلاح سبکهای مختلف مدیریت و رویکردهای تصمیمگیری را شامل بشود، اما الزامآ به معنی تغییر کلی روشهای مدیریت موجود یا اصول زیربنایی آنها نیست.
تشخیص اینکه آیا ما به بازآفرینی کامل اصول مدیریت نیاز داریم یا خیر، شاید کمی سخت باشد، اما واضح است که نوآوری در مدیریت نه تنها نوآوری در تکنولوژیهای جدید را امکان پذیر میکند، بلکه یکی از حیاتیترین منابع مزیت رقابتی است.
آینده پژوهی در علم مدیریت، به کارگیری تکنولوژی را اصلیترین راهکار نوآوری در علم مدیریت میداند. تغییرات مثبت در مدیریت به کمک تکنولوژی باعث تحول در طراحی، اقدامات و فرایندهای کسب و کار خواهد شد. بزرگترین نتیجه این تحولات بهبود عملکرد است. اما بهبود عملکرد چه مزیتی برای کسب و کار دارد؟ بهبود عملکرد باعث افزایش نوآوری، بهرهوری و رقابت خواهد شد.
موسسه تکنولوژی ماساچوست (MIT) یک پژوهش جالب در این باره انجام داده است. این موسسه طی تحقیقات گسترده ارزیابی کرده است که مدیران بازرگانی چه عواملی را به عنوان مهمترین تفاوت بین محیط سازمانی دیجیتال و سنتی میدانند؟ جالب است که بدانید طبق نظر اکثر مدیران مهمترین تفاوت مدیریت مدرن و سنتی، سرعت تغییر در شیوههای مدیریت و همچنین به کارگیری خلاقیت بود. دور شدن از ساختارهای مدیریت سلسله مراتبی به سمت ساختارهای مسطحتر و مفهوم رهبری مشترک یا توزیع شده، با تکیه بر خلاقیت و نوآوری شاید مهمترین تفاوت مدیریت فعلی و مدیریت در آیندهای نه چندان دور باشد. علاوه بر این نگاهی به ساختار سازمانهای دیجیتالی یا آنهایی که در مسیر تحول دیجیتال هستند نیز نشان دهنده یک واقعیت شفاف است: مدیریت توزیع شده و ایحاد انگیزه برای آزمایش و خلاقیت مهمترین اصل پیشرفت است.
سلسه مراتب مسطح و رهبری مشترک به این معنا نیست که دیگر مدیری وجود نخواهد داشت، بلکه همه به یک معنا مدیر خواهند بود. توسعه کسب و کار در آینده فقط بر تعداد محدودی از پتانسیلهای بالا متمرکز نیست. در نتیجه، مهارتهای مدیریتی فقط برای مدیران عامل و مدیران اجرایی مهم نیست، بلکه تقریباً برای همه کارکنان در آینده مهم خواهد بود.
تکنولوژی مدیران را به چالش میکشد تا در نقشهای خود تجدید نظر کنند و اصول عملیاتی خود را دوباره تعریف کنند. طبق احتمالات آینده پژوهی در علم مدیریت، هوش ترکیبی، ترکیبی از هوش انسانی و هوش مصنوعی، نقش مهمی در آینده مدیریت خواهد داشت.
ویژگیهای یک مدیر خوب چیست؟ در این زمینه باید به دو مورد مهم اشاره کرد:
با پیشرفت تکنولوژی مهارتهای فردی و کار تیمی پیشرفت چشم گیری خواهد کرد. لذا مدیران باید مهارتهای سنتی و جدید را برای تبدیل شدن به یک کسب و کار مدرن به خوبی یاد بگیرند. آنچه واقعاً به شرکتها کمک میکند تا در دنیای امروز سرآمد باشند، ایجاد تغییرات در بخش انسانی تجارت است؛ خواه این تغییر به معنای یک طرح سازمانی جدید، مدلهای تجاری جدید باشد،خواه اتخاذ مهارتهای جدید مدیریتی.
مهمترین مهارت مدیریتی دیدی آیندهنگرانه است. این نگرش به یک مدیر توانایی میدهد تا بتواند بازارها و روندها را پیشبینی کند، علاوه بر این تصمیمگیری بهینه برای مشاغل و حل مشکلات در شرایط سخت را راحتتر میکند. دومین و یکی از اصلیترین مهارتهای مدیریتی در جهان مدرن، سواد دیجیتال است. سواد دیجیتال باعث میشود مدیران مزایا و محدودیتهای تکنولوژی را تشخیص بدهند. تکنولوژی قابلیتهای خارق العادهای دارد که میتواند باعث تغییر کسب و کار در جهت مثبت شود. تنها اگر مدیریت کسب وکار تسلط و آشنایی کافی با آن داشته باشد.
تغییراتی که در آینده علم مدیریت بوجود خواهد آمد شامل موارد زیر میشود: